کد مطلب:38708
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:14
در صلح حديبيه كه بين پيامبر (مسلمانان) و كفار صورت گرفت و حضرت علي(ع) كاتب صلح نامه بود، چرا هنگامي كه حضرت نام خدا و پيامبر را در ابتدا نوشت و با مخالفت روبهرو شد، اجازه داد آن را حذف كنند؟ مگر تمامي مجاهدت ها براي اين ها نبود؟
حذف اسم خدا در ابتداي صلحنامه با خدا محوري و حاكميت او منافات ندارد، زيرا پيامبر(ص) با اين رويكرد تدبير به خرج داد و زمينههاي گسترش اسلام و حاكميت خداوند را فراهم كرد.
در آن زمان در مكه فرهنگ شرك و بت پرستي رواج داشت و تود? مردم با باور به آن و سران مشرك با انگيزههاي مادي و جاه طلبانه به مبارزه با توحيد برخواسته بودند، نيز با بهره گيري از هم? راهكارها با دين و آموزه هاي آن مبارزه مي نمودند بر همين اساس بود كه پيامبر (ص) نميتوانست عقايد اسلامي و برنامه هاي اسلامي را به صورت كامل تبليغ نمايد، بلكه گاهي ناگزير شد، از برخي تاكتيكها بهره بگيرد و تدبير به خرج دهد.
يكي از اين راهكارها برقراري صلح بود. اگر ميان پيامبر و مشركان صلح ايجاد نمي شد، پيامبر بايد مدت ها با آنان درگير شده و عملا از تبليغ اسلام و ترويج خداپرستي باز ميِماند. اگر پيامبر(ص)اسم خدا را از اول صلح نامه حذف نمي كرد، بهانه جويي مشركان را در پي داشت و صلح حديبيه به وجود نميآمد. عدم شكلگيري صلح حديبيه پيامدهاي منفي را در پي داشت كه به صلاح اسلام و مسلمانان نبود. بدين سان حضرت عملا از گسترش دين باز ميماند. پيامبر(ص) در جريان صلحنامه از هدف دست نكشيد، بلكه براي وصول به هدف مقدس الهي تاكتيك به خرج داد.دسته اي از مسلمانان كه با ديد محدود تري به امور مينگريستند، عمل پيامبر(ص) مبني بر حذف اسم خدا و تسليم شدن حضرت در برابر مشركان را نميپذيرفتند. آنان از ژرف انديشي پيامبر غافل بودند.
صلحنامه حديبيه آثار مهمي را در پي داشت كه به هدايت بيشتر از آن بود كه اسم خدا تنها در ظاهر از اول صلح نامه حذف گرديد. با توجه به اين نكته مهم كه حذف لفظ الله در ابتداي صلح نامه اصلا به معناي قبول نداشتن آن نبود. تمام اهداف براي تحقق حاكميت الهي و توحيد و يكتاپرستي بود حذف آن در ظاهر و نگاشتن كلمهاي ديگر با عقيده اسلام ناسازگاري نداشته باشد، تنها از جهت ظاهر و براي تحقق صلح بود، نه آن كه پيامبر از ادعاي رسالت خود و اعتقاد بر توحيد دست بر داشته باشد تا اين سؤال ايجاد شود.
در اين جا به بعضي از اين آثار اشاره مي شود:
1 ) اگر صلح با بهانه هاي مختلف به وجود نميآمد، نبرد هاي مشركان فرصت نميداد كه پيامبر(ص) به نشر و تبليغ آئين اسلام ميان قبايل و نقاط خارج از عربستان بپردازد. و اوقات گرانبهاي او بيشتر صرف دفاع و عقيم ساختن نقشه هاي خطرناك دشمن مي شد، ولي پس از پيمان، خاطر مسلمانان و قائد اعظم آنان از ناحي? جنوب آرام گشت، و زمينه براي تبليغ اسلام در نقاط ديگر فراهم گرديد.
اثر اين آرامش پس از دو سال ظهور كرد، زيرا در صلح حديبيه هزار و چهار صد نفر در ركاب پيامبر بودند، ولي دو سال بعد كه پيامبر به طور رسمي براي فتح مكه حركت كرد، ده هزار نفر در زير پرچم اسلامن همراه پيامبر حركت نمودند. اين تفاوت بارز، نتيج? مستقيم پيمان صلح حديبيه بود.(1)
2) دومين نتيجهاي كه مسلمانان از اين پيمان بردند، اين بود كه پرده آهنيني كه مشركان ميان مردم و آيين اسلام به وجود آورده بودند، از ميان رفت و رفت و آمد به مدينهآزاد گرديد و آنان در مسافرتِهاي خود به مدينه با مسلمانان تماس بيشتري گرفته و از برنامههاي سودمند و تعاليم عالي اسلام آگاه شدندافزون بر آن مسلمانان پس از پيمان به عناوين گوناگوني به مكه و نواحي آن مسافرت ميكردند و در تماسهاي مختلفي كه با بستگان و دوستان ديرينه خود به عمل ميآوردند، از اسلام تبليغ مينمودند و مزاياي اسلام و قوانين و آداب حلال و حرام را به آنها گوشزد مي كردند. اين خود سبب ميشد كه دسته زيادي از سران شرك مانند خالد بن وليد و عمر و عاص پيش از فتح مكه به مسلمانان بپيوندند. اين گونه آشنايي، زمينه گسترش اسلام و فتح مكه را پيريزي و موجب شد كه پايگاه عظيم جهان بت پرستي، بدون كوچكترين مقاومت به تصرف مسلمانان درآيد و مردم دسته دسته به اسلام گرويده و به خدا ايمان بياورند.
3 ) تماس نزديك سران شرك در موقع بستن پيمان با پيامبر اسلام، بسياري از عقدههاي روحي آنان را گشود، زيرا اخلاق عظيم پيامبر و نرمش او در برابر سختگيري طرف، و تلاشهاي صادقانه او براي حفظ صلح، ثابت گردد كه او سرچشمه خلق عظيم انساني است. (2)
پاورقي:
1 - فروغ ابديت، ج 2 ، ص 598.
2 - همان، ص 599.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.